دکتر روناک صمدی هر وقت، هر ساعت از شبانەروز کە زنگ میزنی، با نهایت شعفی کە از یک ماموستای میانسال بعید است جواب میدهند. ٱنقدر پر انرژی و شاد کە با خودت فکر میکنی حتماً تا همین چند دقیقە پیش در استرحت بە سر بردەاند و از روزگار هرگز غمی بدیشان نرسیدە است. اما این مرد خدا هرگز وقتی برای استراحت نداشتەاند. در برنامەهای روزانەشان جدا از چندین مورد مهم از حل مشکلات خانوادەها گرفتە تا کمک بە نیازمندان و دربندان و بیماران همیشە موارد خاص و ناگهانی هم وجود دارد. پای حرفهایشان کە مینشینی نمیدانی بە کدام تخصصشان مباهات کنی. از سیاست وقتی میگویند انگار کارشناس مسائل سیاسی روبرویت نشستە است. از اجتماع و مشکلات روز کە میپرسی بهتر از هر دغدغەمندی برایت راهکار مفید دارد. از ادبیات و هنر و شعر کە میگویی شاهد مثالهایش متعجبت میکند. تو چند نفری ماموستا جان! مگر میشود آدمی این همە باشد! تو با قلب این مردم چەکردەای کە همە دردهای خودشان را فراموش کردەاند؟ همە دستهای نیازشان را بە سوی آسمان مهر پروردگار گستردەاند همە از او تو را میخواهند سلامتیت را و اینکە دوبارە نزدشان برگردی پدرشان باشی دست مهر بر سرشان بکشی بگویی بابا جان همە چیز درست میشود همە مامنتظریم ماموستا جان! چشم بە گروەهای مجازی دوختەایم تا هر لحظە جویای خبر سلامتت باشیم. زود خوب شو و مثل همیشە ثابت کن تو از مشکلات بزرگتری! و هیچ چیزی نمیتواند شادی و شور و نشاط و لبخند را از صورت مهربانت دور کند . ماهم برایتان دعا میکنیم و خداوند را بە نامهای مبارکش سوگند میدهیم کە هر چە زودتر شفای کامل را نصیبتان گرداند.
نظرات